هنوز یوسفخان بهعنوان داروغه در مشهد روی کار بود که «علیاکبر رحیمیان» خاطرخواه خانهاش شد. این بنا منزل شخصی داروغه در نزدیکی حرم امامرضا (ع) بود که یوسفخان با دستور ساخت خانه دیگری توسط معماران، تصمیم به فروش آن گرفت.
اولین نفر هم که برای خرید آن قدم جلو گذاشت، تاجر مشهدی یعنی حاجآقای رحیمیان بود که دفتر کار و تجارتش در کاروانسراهای پایینخیابان قرار داشت؛ معاملهای که نتیجهاش، واگذاری خانهای با قدمت دوره قاجار به رحیمیان شد.
حال از آن سالها نزدیک به یک قرن میگذرد. نه داروغه زنده است و نه حاجآقا رحیمیان، اما خانه مسکونی هر دوی آنها همچنان سرپاست. خانه آخر داروغه در خیابان شهید نواب صفوی و خانه رحیمیان با نام حسینیه رحیمیان در پایینخیابان؛ خانههایی که هرکدام با افتادن دست ورثه سرنوشت جداگانهای پیدا کردند.
خانه داروغه را سال ۱۳۶۶ ورثه به هیئت مذهبی روستای شهدیه شهرستان میبد واگذار کردند و در دهه ۹۰ شهرداری، آن را تملک و بازسازی کرد تا امروز همان سروشکلی را پیدا کند که داروغه کلیدش را از دست معماران گرفت.
درمقابل آن خانه اول داروغه (حسینیه رحیمیان) که از بناهای فاخر تاریخی با بنای اصیل ایرانی محسوب میشود و کم از خانه بازسازیشده داروغه ندارد، این روزها با بیتوجهیها سر خم کرده است؛ آنقدر که شکسته و تمام شدنش، کار سختی نیست؛ بنایی که ضربیهای روی دیوارهایش که بهدقت نقش زده شدهاند، ستون و درهای چوبی تکدانهاش، سقف چوبی تزیینشده ورودیاش، دیوارهای رنگارنگش، بخاری سنگی زغالیاش، آجرهای برجسته نارنجیرنگش در پیشانی بنا و کاشیهای رنگی کنار پنجرههایش منحصربهفردش کرده است.
اما حالا این بنا با تمام آراستگیها و هویت تاریخیمعنویاش چه وضعیتی پیدا کرده است؟ خانهای که مسافرها در آن میخوابند. خانهای که هر روز دستکاری جدیدی در معماریاش میشود. یک روز کانال کشیهای کولر، بنای اصلی را خدشهدار میکند.
روز دیگر بناییهای داخل حیاط، از پس آن زدن گچ روی سقف چوبیاش و دیگر روز هم، افتادن دزدها به جانش تا کاشی سردر را به یغما ببرند؛ وضعیتی که ادامه آن و ادامه استفاده نادرست از ساختمان قدیمیاش در بیتوجهی نهادهای مسئول، نتیجهای جز سرنوشت خانه اکبرزاده که ویرانهای تاریخی شده است، نخواهد داشت. آنچه میخوانید، گزارش میدانی شهرآرامحله منطقه ثامن از روزهای رفته و حال امروز حسینیه رحیمیان است.
وصف خانه حاجآقای رحیمیان را خیلیها شنیدهاند و خیلیها نه. آنها که شنیدهاند، میگویند یکی از خانههای داروغه است که آن را به تاجر پولدار مشهدی فروخت و سال ۱۳۸۳ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شد. علاوهبر این، روزگاری محل تجمع هیئتیها و عزادارهای سیدالشهدا (ع) بوده است، اما سالهاست که دیگر از آن شوروحال خبری نیست.
گویا دوستدارانش کم شدهاند؛ به همین دلیل است که بخشی از تزیینات بهکاررفته در بنا، در اثر باد و باران از بین رفته است. حوض قدیمیاش خراب شده و پای دیواری که تا این طرف محل حوض قدیمی کشیده شده است، مردم ماشین پارک میکنند.
سقف چوبیاش با نمزدگیها آسیب دیده و در بخشهایی هم فروریخته که گچ سفید جایگزینش شده است. آجرفرشهای سفالی پلهها با موزاییک پوشانده شده است. تزیینات آبی روی پنجرهها با کانالکشیها خدشهدار شدهاند. پلهها رو به پشتبام با سیمان شکل جدید گرفته اند.
پنجره چوبیِ یکی از اتاقهای اصلی با آجر پر شده. دیوارهای اصلی ساختمان از سمت حیاط که روزگاری آجر سفالی داشته و منقش بوده، سیمان سفید شدهاند. آیه و انیکاد سردر که با کاشیهای فیروزهرنگ در دل سفالها فرو رفته، در بخشهایی آسیب دیده و با گچ، سفید شده است و بالاخره در و پنجرههای قسمت زمستانی با فلز جایگزین شده است.
حال به همه اینها بنّاییهای جدیدی را اضافه کنید که داخل حیاط کوچکشده آن درحال انجام است. با همینهاست که گفته میشود حال بنای تاریخی حسینیه رحیمیان تعریفی ندارد؛ حسینیهای که روزگاری بروبیایی داشت و مردم علاوهبر شرکت در روضههای صاحبخانه، برای دیدن معماریاش میآمدند.
بنا در دو طبقه بهصورت همکف و طبقه فوقانی ساخته شده است. پلان آن ساده است و از ترکیب عناصر مستطیلی بهوجود آمده است. فرم کلی بنا مربع است که در حیاط این مربع در طرفین پیشآمدگی دارد.
مصالح ساختمان هم از خشت خام در دیوارهای عریض در مرکز دیوارها و آجر قالبخورده در رویههای دیوار تشکیل شده است. سقفها از جنس چوب است که در طبقه همکف و در قسمت ورودی ساختمان، سقف با تزیینات چوبی آراسته شده است. از ابتدا کاربرد مسکونی داشته و شامل دو بخش زمستانی و تابستانی است که هرکدام در دو طبقه و در دو طرف حیاط قرار گرفتهاند. سقف هم بهصورت مسطح و از جنس چوب است.
حسینیه رحیمیان بعد از فوت علیاکبر رحیمیان به یکی از پسرهایش که این روزها در خارج از ایران زندگی میکند، ارث میرسد. قبل از همه این اتفاقها، حاجآقا رحیمیان تا آخرین روزهای عمرش در این خانه زیست و فراوان به آن رسیدگی کرد.
رحیمیان بهگفته آرتا، مستاجر سابق این ملک و البته پای ثابت مراسم حسینیه، در سالهای زیست رحیمیان بزرگ، روضههایش را از دهه ۴۰ در این خانه آغاز کرد؛ روضههایی که در همه مناسبتهای سال برپا میشد و در محرم و صفر بهصورت روزانه در دو نوبت صبح و شب، منسجمتر و پربارتر ادامه مییافت.
البته آرتا به مالکیت این بنا هم که در برخی منابع اشاره شده برای حاج محمدجعفر ساخته شده است، اشاره میکند: «این ملک چند سال در اجاره من بود. در این مدت اسنادی در خانه کشف کردیم که نشان میداد مالک اولیه خانه داروغه بوده است و حاجآقا رحیمیان موقع فروش، آن را خریده است.»
محمدرضا آرتا میگوید: آن زمان مسجد کم بود، اما بهجای آن چنین منازلی زیاد بود. حاجآقا هم در کوچه هفتم پایینخیابان درست در نزدیکی عسکریه مرحوم عابدزاده، روضه را به خانهاش میآورد؛ یعنی مردم در روزهای عزاداری، هم به عسکریه میرفتند، هم به حسینیه قنادها در همان نزدیکی و هم به خانه حاجآقا میآمدند. روضهها هم هر روز صبح زود شروع میشد و با دادن چای و صبحانه تمام میشد. با همین سنت بود که بعد از فوت حاجآقا اینجا همچنان حسینیه ماند.
آنطور که از صحبتهای آرتا پیداست، حاجآقا رحیمیان روضهخوانی را بیشتر روزهای سال در خانه برگزار میکرد که این روضهها بعد از فوتش هم تاکنون البته بهصورت محدودتر ادامه دارد، بهصورتیکه این روزها در دهه دوم محرم، هر روز روضه صبحگاهی از ساعت ۶ تا ۸ صبح با پخش چای و صبحانه برگزار میشود.
قدیمیهای زیادی از مشهد، تجربه شرکت در روضههای خانه رحیمیان را دارند. یکی از آنها جواد رجبی است که پدرش در کوچه حاجابراهیم خانه داشت: «روضه در خانه حاجآقا فراوان برگزار میشد که در محرم و صفر، روزانه ادامه مییافت. این روضهها هم برای خانمها بود و هم مردها.
در زمانهایی که جمعیت افزایش مییافت، از وسط خانه پارچهای مشکی میکشیدند که قسمت زنانه و مردانه از هم جدا میشد؛ البته حیاطش را هم فرش میکردند تا زنان میانسال و کسانی که از پلهها نمیتوانستند بالا بیایند، داخل حیاط بنشینند.
این حیاط هم دو ورودی داشت. از یک طرف خانمها میرفتند و از طرف دیگر مردها. پارچه مشکی در وسط حیاط هم بهعنوان جداکننده دو قسمت همچون طبقه اول کشیده میشد. واقعا جمعیت زیادی در روضههای این خانه شرکت میکردند و خیلیها عاشق مراسمی بودند که حاجآقا برپا میکرد. روضه در دو نوبت صبح و شب برپا میشد که صبحها همراه با چای شیرین، نان قاق هم
پخش میشد.»
ترکهای روی دیوارهای حیاط، عمیق است. گویا میراثفرهنگی مرمتهایی کرده و آنها را عینبهعین ساخته است، اما همین عینبهعین ساختن هم عمری نداشته است و در بخشهایی درحال فروریختن است.
این موضوع در دیوارهای حیاط مشاهدهشدنی است، اما این مرمتها در قسمتهای دیگر دیده نمیشود؛ قسمتهایی که هم دستکاری شده است و هم در مسیر خرابی است.
همه اینها درحالی است که هنوز برای مرمت و بازسازی این بنای صدساله ارزشمند، قدمی برداشته نشده است، حتی در حد تهیه طرح بازسازی، درحالیکه برای نمونه برای خانه بلخاصه که در جایگاه خودش ارزشمند است، طرح مرمت تهیه شده است؛ خانهای که درمقایسهبا حسینیه رحیمیان، ارزش بهنسبت کمتری در نوع معماری و قدمت دارد.
طبق قانون، بعد از ثبت آثار تاریخی و قدیمی در فهرست آثار ملی، هرگونه اقدام حتی به اندازه جابهجایی یک آجر تخلف محسوب شده، پیگرد قانونی دارد، اما این قانون گویا در حسینیه رحیمیان رعایت نمیشود؛ چراکه علاوهبر دستکاریهایی در ظاهر و باطن بنا، بناییهایی در حیاط آن انجام میشود؛ بناییهایی که روز حضور خبرنگار شهرآرامحله نشان از دیوارچینی داشت؛ امری که نماینده
اداره میراثفرهنگی، گردشگری و صنایع دستی خراسان رضوی از آن اظهار بیاطلاعی میکند: «پیگیری خواهیم کرد.»
وفا ثابتی با قبول اینکه بنای تاریخی حسینیه رحیمیان آسیبهای متعددی دیده است، میگوید: ما در چند مرحله مرمتهایی در این خانه انجام دادهایم و از خطرهایی دور شده است، اما نمیشود گفت که ۱۰۰ درصد مرمت شده است. دلیل این امر هم نبود اعتبار کافی در این حوزه است.
بهگفته وی، علاوهبر این موضوع، در حوزه مرمت تاکنون مالک مشارکتی نداشته و این امر بر آسیب بنا افزوده است.وی با ابراز تاسف از اینکه تاکنون طرح مرمت برای حسینیه رحیمیان تهیه نشده است، تصریح میکند: دولت در این موضوع بهصورت مستقیم کمک موثری نمیکند. کل بودجه ما هم برای مرمت در سال، ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون تومان است؛ به همین دلیل در چنین مواقعی تا مشارکت مالک نباشد، نمیتوان بازسازی آنچنانی انجام داد.
ثابتی به استفاده از این حسینیه بهعنوان خانه زائر هم اشاره میکند و با غیرمجاز خواندن این کار میگوید: از نظر میراثفرهنگی، حسینیه رحیمیان واحد اقامتی مجاز نیست.
این گزارش پنجشنبه ۲۸ تیر ۹۷ دز شمـاره ۲۸۹ شهرارا محله منطقه ثامن به چاپ رسیده است.